نانوشتهـ‌هایـ یکـ‌انسانـ

یکـ‌انسانـ و یکـ ذهنـ، گاهـ متفاوتـ و گاهیـ آشنا!

نانوشتهـ‌هایـ یکـ‌انسانـ

یکـ‌انسانـ و یکـ ذهنـ، گاهـ متفاوتـ و گاهیـ آشنا!

عشق شوا

خب دوستان عزیز و گرامی کمی میخوام در مورد سینمای هند صحبت کنم اما گفتم قبلش یه پست دست گرمی داشته باشیم بد نیست اینه که یه ویدیوی رقص آپلود کردم از فیلم Jab Tak Hai Jaan با اسم Ishq Shava که اگر درست فهمیده باشم یعنی «عشق همه چیزه» (؟)


این کلیپ رقص قشنگ توسط دو نفر (شخصیت‌های اول منظورمه) اجرا شده: شاهرخ خان و کاترینا کیف بعد چون من جدیدا به سینمای هند گیر دادم در نتیجه جدیدا کاترینا کیف رو کشف کردم بعد از این آهنگ و رقصشم خوشم اومد... گفتم اینجا بگذارمش... بعدا میام میگم که چی میخوام بگم در مورد سینمای هند تا اونوقت میتونید این کلیپ رو از «اینجا» بگیرید

آهان دقت کنید که توی «یـ_ـوتیوب» ورژن به مراتب با کیفیتترش هست من اینجا ورژن ۲۴ مگابایتیشو گذاشتم و البته اگر بجای دانلود کردن مستقیم، آنلاین پخشش کنید با کیفیت تقریبا نصف مشاهدش خواهید کرد.


بد نیست اگر خوانندگان و ببینندگان گرامی نظرشون رو در مورد کلیپ و همچنین کلا در مورد سینمای هند بگن.

۳۳ سالگی

و چنین شد که ۳۳ سالمان شد...


از همه دوستان سپاسگزارم بخاطر تمام یک سال گذشته


امیدوارم با گذشتن روز تولدم و شروع روزهای ۳۴ سالگیم تغییر و تفاوت هایی داشته باشم که پیشرفت رو در خودم ببینم...


راستش کمی تقارن این ۵ دی با جمعه برایم خاطره تلخ سال ۸۲ را زنده میکرد که ۵ دی روز جمعه بود و بم با خاک یکسان شد... اما خب نمیشه هم خرافه انگار بود و اینها رو به هم ربط داد...


شاد باشید و سلامت


یلدا مبارکـــ



چه سخاوتمند است پاییز
که شکوه بلندترین شبش را
عاشقانه پیشکش تولد زمستان کرد
زمستانتان سفید و سلامت ..
یلدا مبارک



اینم فال حافظ،

غزل شمارهٔ ۷۴         
حــاصــل کــارگـه کـون و مـکـان ایـن هـمـه نـیـسـت
بـاده پـیـش آر کـه اسـبـاب جـهـان ایـن هـمـه نـیـست

از دل و جـان شـرف صـحـبـت جـانـان غـرض است
غـرض ایـن اسـت وگرنه دل و جان این همه نیست

مـــنـــت ســـدره و طـــوبـــی ز پـــی ســایــه مــکــش
که چو خوش بنگری ای سرو روان این همه نیست

دولــت آن اســت کــه بــی خــون دل آیــد بــه کـنـار
ور نـه بـا سـعـی و عـمـل بـاغ جـنان این همه نیست

پــنــج روزی کــه در ایــن مــرحــلــه مــهـلـت داری
خـوش بـیـاسـای زمـانـی کـه زمـان ایـن هـمـه نـیـست

بـــر لـــب بـــحـــر فـــنـــا مـــنـــتـــظـــریــم ای ســاقــی
فـرصـتـی دان کـه ز لـب تـا بـه دهـان این همه نیست

زاهـــد ایـــمـــن مـــشـــو از بـــازی غـــیـــرت زنــهــار
کـه ره از صـومـعـه تـا دیـر مـغـان ایـن هـمـه نـیست

دردمـــــنـــــدی مـــــن ســـــوخـــــتــــه زار و نــــزار
ظــاهــرا حـاجـت تـقـریـر و بـیـان ایـن هـمـه نـیـسـت

نــــام حـــافـــظ رقـــم نـــیـــک پـــذیـــرفـــت ولـــی
پـیـش رنـدان رقـم سـود و زیـان ایـن هـمـه نـیـست

اتفاقی که باعث شد یادی از لـlت‌های قدیم کنیم

پریشب با دوستم از سلف برمیگشتیم، ما توی پیاده‌رو بودیم و چندتا دانشجو هم از قسمت ماشین رو داشتن میومدن...

یهو دیدیم که یه سری جملات و فحش های رکیک به حرفهاشون اضافه شد

دوستمو نمیدونم ولی من متعجب بودم و دلیلشو هنوز نفهمیده بودم

یهو دیدم در جلوی مسیرمون همین قسمت پیاده‌رو دوتا دانشجوی دختر دارن میان (در واقع پیاده رو در مسیر راه خروجی دانشگاه و درب سلف خواهران قرار داره) و اینجا بود که فهمیدیم... بله دانشجویان محترم چون دانشجوهای دختر رو دیده بودن احتمالا هیجان زده! شدند...

کمی جلوتر دوستم بهم گفت والا ما دوران دبستان که بودیم یادمه وقتی تو خیابون میرفتیم و یه دسته لـlت و lـوطها از خیابون رد میشدند اگر خانمی رد میشد حرف زشت نمیزدند و حالا این وضع دانشجوهامونه (بلا نسبت اون اکثریت دانشجویانی که همگی خیلی خوبند البته)

به همین زودی...

و به همین زودی اولین سالگرد تولد مهرگان دوست داشتنی رسید  

و به همین زودی اولین روز از یک ساله شدنش نیز سپری شد.